پرش به محتوا

غرغر کردن به انگلیسی

Beef (about)

Beef (about)

complain about

نالیدن (از)، آخ و اوخ کردن (از)، به نک و نک افتادن، نک و نو (نک و نال) کردن، شکایت کردن (از)، غرغر کردن درباره، گله کردن از، لند لند کردن از، نق زدن، شکوه داشتن

Stop beefing about your headache and get on with your work!

از سر دردت آخ و واخ نکن و به کارت برس!

Beef (about) (4)

Beef (about) (2) Beef (about) (3)